. 7 شيخ ابوجعفر طوسی ، معروف به شيخ الطائفه . از ستارگان بسيار
درخشان جهان اسلام است . در فقه و اصول و حديث و تفسير و كلام و رجال
تأليفات فراوان دارد . اهل خراسان است . در سال 385 متولد شده و در سال
408 يعنی در 23 سالگی به بغداد كه آنوقت مركز بزرگ علوم و فرهنگ اسلامی
بود مهاجرت كرد و تا پايان عمر در عراق ماند و پس از استادش سيد مرتضی
رياست علمی و فتوائی شيعه به او منتقل شد .
مدت پنج سال پيش شيخ مفيد درس خوانده است . ساليان دراز از خدمت
شاگرد مبرز شيخ مفيد يعنی سيد مرتضی بهرهمند شده است . استادش سيد
مرتضی در سال 436 در گذشت و او 24 سال ديگر بعد از استادش در قيد حيات
بود .
دوازده سال بعد از سيد در بغداد ماند ولی بعد به علت يك
سلسله آشوبها كه خانه و كتابخانهاش به تاراج رفت به نجف مهاجرت كرد و
حوزه علميه را در آنجا تأسيس كرد و در سال 460 در همانجا در گذشت .
قبرش در نجف معروف است .
شيخ طوسی كتابی در فقه دارد به نام " النهاية " كه در قديم الايام
كتاب درسی طلاب بوده است . كتاب ديگری دارد به نام " مبسوط " كه فقه
را وارد مرحله جديدی كرده است و در عصر خودش مشروحترين كتاب فقهی شيعه
بوده است . كتاب ديگری دارد به نام " خلاف " كه در آنجا ، هم آراء
فقهاء اهل سنت را ذكر كرده و هم رأی شيعه را . شيخ طوسی كتابهای ديگر
نيز در فقه دارد . قدما تا حدود يك قرن پيش اگر در فقه " شيخ " به
طور مطلق میگفتند مقصود شيخ طوسی بود و اگر شيخان میگفتند مقصود شيخ مفيد
و شيخ طوسی بود .
شيخ طوسی يكی از چند چهره معروفی است كه در سراسر فقه نامشان برده
میشود . خاندان شيخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بودهاند . پسرش
شيخ ابوعلی ملقب به مفيد ثانی ، فقيه جليل القدری است ، و بنابر نقل
مستدرك الوسائل ( 1 ) او كتابی دارد به نام " امالی " و كتاب "
النهاية " پدرش را نيز شرح كرده است .
مطابق نقل كتاب " لؤلؤالبحرين " دختران شيخ طوسی نيز فقيه و فاضله
بودهاند . شيخ ابوعلی فرزندی دارد به نام شيخ ابوالحسن محمد ، بعد از
پدرش ابوعلی مرجعيت و رياست حوزه علميه به او منتقل شد و بنابر نقل
ابن عماد حنبلی در كتاب " شذرات الذهب فی
پاورقی :
. 1 جلد / 3 ص . 498
اخبار من ذهب " ( 1 ) در زمان اين مرد بزرگ طلاب علوم دينی شيعه از
اطراف و اكناف به سوی او میشتافتهاند ، و او خود مردی پارسا و زاهد و
عالم بوده است . عماد طبری گفته است اگر صلوات بر غير انبيا روا بود
من براين مرد صلوات میفرستادم . او در سال 540 در گذشته است ( 2 ) .
. 8 قاضی عبدالعزيز حلبی معروف به ابن البراج . شاگرد سيد مرتضی و شيخ
طوسی است . از طرف شيخ طوسی به بلاد شام كه وطنش بود فرستاده شد .
بيست سال در طرابلس شام قاضی بود . در سال 481 در گذشته است . كتابهای
فقهی او كه بيشتر نام برده میشود يكی به نام " مهذب " است و ديگری به
نام " جواهر " .
. 9 شيخ ابوالصلاح حلبی . او نيز اهل شامات است . شاگرد سيد مرتضی و
شيخ طوسی بوده و صد سال عمر كرده است . در " ريحانة الادب " مینويسد
كه او شاگرد سلاربن عبدالعزيز آت الذكر نيز بوده است . اگر اين نسبت
درست باشد ، میبايست ابوالصلاح ، سه طبقه را شاگردی كرده باشد ! كتاب
معروف او در فقه به نام " كافی " است . در سال 447 در گذشته است .
اگر عمر او صد سال بوده است و در 447 هم وفات كرده باشد او از هر دو
استادش
پاورقی :
. 1 جلد / 4 ص . 127 126
. 2 قسمتهای مربوط به شيخ ابوالحسن فرزند شيخ ابوعلی ، از يادداشتی
است كه دوست عاليقدر ، دانشمند محترم آقای نصر الله شبستری تبريزی
مرقوم فرمودهاند ، وايشان آن را علامه سيد محمد صادق آل بحرالعلوم در
مقدمهای كه بر رجال شيخ طوسی نوشتهاند نقل كردهاند .
بزرگسال تر بوده است . شهيد ثانی او را " خليفة المرتضی فی البلاد
الحلبية " خوانده است .
. 10 حمزش بن عبدالعزيز ديلمی معروف به " سلارديلمی " . در حدود سال
448 تا 463 در گذشته است . شاگرد شيخ مفيد و سيد مرتضی است . اهل ايران
است و در خسرو شاه تبريز در گذشته است . كتاب معروف او در فقه به نام
" مراسم " است . سلار هر چند هم طبقه شيخ طوسی است نه از شاگردان او ،
در عين حال محقق حلی در مقدمه كتاب " المعتبر " از او و ابن البراج و
ابوالصلاح حلبی به عنوان " اتباع الثلاثه " نام میبرد يعنی او را از
پيروان میشمارد كه علی الظاهر مقصودش اين است كه اين سه نفر تابع و
پيروان سه نفر ديگر ( شيخ مفيد ، سيد مرتضی ، شيخ طوسی ) بودهاند .
. 11 سيد ابوالمكارم ابن زهره . در حديث به يك واسطه از ابو علی پسر
شيخ الطائفه روايت میكند و در فقه با چند واسطه شاگرد شيخ طوسی است .
اهل حلب است و در سال 585 در گذشته است . كتاب معروف او در فقه به
نام " غنيه " معروف است . هرگاه در اصطلاح فقهاء " حلبيان " ( به
صيغه تثنيه ) گفته شود ، مقصود ابوالصلاح حلبی و ابن زهره حلبی است ، و
هرگاه " حلبيون " ( به صيغه جمع ) گفته شود ، مقصود آن دو نفر به علاوه
ابن البراج است كه او هم اهل حلب بوده است . بنابر آنچه در مستدرك (
1 ) ضمن احوال شيخ طوسی آمده است ، ابن زهره كتاب " النهاية " شيخ
طوسی را نزد
پاورقی :
. 1 جلد / 3 ص . 506
ابوعلی حسن بن الحسين معروف به ابن الحاجب حلبی خوانده است ، و او آن
كتاب را نزد ابوعبدالله زينوبادی در نجف و او نزد شيخ رشيدالدين علی بن
زيرك قمی و سيد ابی هاشم حسينی و آن دو نزد شيخ عبدالجبار رازی تحصيل
كرده بودهاند و شيخ عبدالجبار شاگرد شيخ طوسی بوده است . بنابر اين نقل
، ابن زهره با چهار واسطه شاگرد شيخ طوسی بوده است .
. 12 ابن حمزه طوسی ، معروف به عمادالدين طوسی . هم طبقه شاگردان شيخ
طوسی است . بعضی او را هم طبقه شاگردان شاگردان شيخ دانسته و بعضی دوره
او را از اين هم متأخرتر دانستهاند . نياز به تحقيق بيشتری است .
سال وفاتش دقيقا معلوم نيست . شايد در حدود نيمه دوم قرن ششم در
گذشته است . اهل خراسان است . كتاب معروفش در فقه به نام " وسيله "
است .
. 13 ابن ادريس حلی . از فحول علمای شيعه است . خودش عرب است و
شيخ طوسی جد مادری او ( البته مع الواسطه ) به شمار میرود . به حريت فكر
معروف است . صولت و هيبت جدش شيخ طوسی را شكست . نسبت به علماء و
فقهاء تا سر حد اهانت انتقاد میكرد . در سال 589 در سن 55 سالگی در
گذشته است . كتاب نفيس و معروف او در فقه به نام " سرائر " است .
گفتهاند كه ابن ادريس از تلامذه سيد ابوالمكارم ابن زهره بوده است ، ولی
بنابر تعبيراتی كه ابن ادريس در كتاب الوديعه از كتاب " السرائر "
میكند چنين بر میآيد كه صرفا معاصر وی بوده است و او را ملاقات كرده
است و در برخی مسائل فقهی ميان آنها مكاتباتی رد و بدل شده است .
. 14 شيخ ابوالقاسم جعفربن حسن بن يحيی بن سعيد حلی ، معروف به "
محقق " . صاحب كتابهای زياد در فقه از آن جمله : شرايع ، معارج ، معتبر
، المختصر النافع و غيره است . محقق حلی با يك واسطه شاگرد ابن زهره و
ابن ادريس حلی سابق الذكر است . در " الكنی والالقاب " ذيل احوال "
ابن نما " مینويسد .
" محقق كركی در وصف محقق حلی گفته است : اعلم اساتيد " محقق " در
فقه اهل بيت ، محمد بن نمای حلی واجل اساتيد او ابن ادريس حلی است ".
ظاهرا مقصود محقق كركی اين است كه اجل اساتيد " ابن نما " ابن
ادريس است . زيرا ابن ادريس در 598 در گذشته است و محقق در 676 در
گذشته است . قطعا محقق حوزه درس ابن ادريس را درك نكرده است . در "
ريحانة الادب " مینويسد :
" محقق حلی شاگرد جد و پدر خودش و سيد فخاربن معد موسوی و ابن زهره
بوده است " .
اين نيز اشتباه است ، زيرا محقق ، ابن زهره را كه در 585 در گذشته
است درك نكرده است . بعيد نيست كه پدر محقق شاگرد ابن زهره بوده است
. او استاد علامه حلی است كه بعدا خواهد آمد .
در فقه كسی را بر او مقدم نمیشمارند . در اصطلاح فقها ، هرگاه " محقق
" به طور مطلق گفته شود مقصود همين شخص بزرگوار است . فيلسوف و رياضی
دان بزرگ خواجه نصير الدين طوسی با او در
حله ملاقات كرده و در جلسه درس فقهش حضور يافته است . كتابهای " محقق
" مخصوصا كتاب " شرايع " در ميان طلاب يك كتاب درسی بوده و هست و
فقهاء زيادی كتب محقق را شرح كرده يا حاشيه بر آنها نوشتهاند .
. 15 حسن بن يوسف بن علی بن مطهر حلی ، معروف به علامه حلی . يكی از
اعجوبههای روزگار است . در فقه و اصول و كلام و منطق و فلسفه ورجال و
غيره كتاب نوشته است . در حدود صد كتاب از آثار خطی يا چاپی اوشناخته
شده كه بعضی از آنها به تنهائی ( مانند تذكرش الفقهاء ) كافی است كه
نبوغ او را نشان دهد . علامه كتب زيادی در فقه دارد كه غالب آنها مانند
كتابهای محقق حلی در زمانهای بعد از او از طرف فقهاء شرح و حاشيه شده
است . كتب معروف فقهی علامه عبارت است از : ارشاد ، تبصرش المتعلمين
، قواعد ، تحرير ، تذكرش الفقهاء ، مختلف الشيعه ، منتهی . علامه اساتيد
زيادی داشته است . در فقه شاگرد دائی خود محقق حلی ، و در فلسفه و منطق
شاگرد خواجه نصيرالدين طوسی بوده است . فقه تسنن را نزد علمای اهل تسنن
تحصيل كرده است. علامه در سال 648 متولد شده و در سال 726 در گذشته است.
. 16 فخرالمحققين ، پسر علامه حلی . در 682 متولد شده و در سال 771 در
گذشته است . علامه حلی در مقدمه " تذكرش الفقهاء " و در مقدمه كتاب "
قواعد " از فرزندش به تجليل ياد كرده است و در آخر " قواعد " آرزو
كرده كه پسر بعد از پدر كارهای ناتمام او را تمام كند . فخرالمحققين
كتابی دارد به نام " ايضاح الفوائد فی شرح
مشكلات القواعد " . آراء فخرالمحققين در كتاب " ايضاح " در كتب
فقهيه مورد توجه است .
. 17 محمد بن مكی ، معروف به شهيد اول . شاگرد فخر المحققين و از
اعاظم فقهای شيعه است . در رديف محقق حلی و علامه حلی است . اهل جبل
عامل است كه منطقهای است در جنوب لبنان و از قديمترين مراكز تشيع است
و هم اكنون نيز يك مركز شيعی است . شهيد اول در سال 734 متولد شده و در
786 به فتوای يك فقيه مالكی مذهب و تأييد يك فقيه شافعی مذهب شهيد
شده است . او شاگرد شاگردان علامه حلی و از آن جمله فخرالمحققين بوده
است . كتابهای معروف شهيد اول در فقه عبارت است از " اللمعه " كه
در مدت كوتاهی در همان زندانی كه منجر به شهادتش شد تأليف كرده است (
1 ) و عجيب اين است كه اين كتاب شريف را در دو قرن بعد فقيهی بزرگ
شرح كرد كه او سرنوشتی مانند مؤلف پيدا كرد ، يعنی شهيد شد و " شهيد
ثانی " لقب گرفت . " شرح لمعه " تأليف شهيد ثانی است كه همواره از
كتب درسی طلاب بوده و هست . كتابهای ديگر شهيد اول عبارت است از :
دروس ، ذكری ، بيان ، الفيه ، قواعد . همه كتب او از نفائس آثار فقهی
است . كتب شهيد اول نيز مانند كتب محقق و علامه حلی در عصرهای بعد از
طرف فقهاء شرحها و حاشيههای زياد خورده است .
در ميان فقهاء شيعه ، كتابهای سه شخصيت فوق الذكر ، يعنی محقق حلی ،
علامه حلی ، شهيد اول كه در قرن هفتم و هشتم
پاورقی :
. 1 گويند برای امير علی بن مؤيد ، امير سربداريان خراسان .
میزيستهاند ، به صورت متون فقهی در آمده و ديگران بر آنها شرح و حاشيه
نوشتهاند و كسی ديگر نمیبينيم كه چنين عنايتی به آثار او شده باشد . فقط
در يك قرن گذشته دو كتاب از كتابهای شيخ مرتضی انصاری كه در حدود صد و
سيزده سال از وفاتش میگذرد چنين وضعی به خود گرفته است .
خاندان شهيد اول خاندان علم و فضل و فقه بودهاند و نسلهای متوالی اين
شرافت را برای خود نگهداری كردهاند . شهيد سه پسر دارد كه هر سه از علما
و فقها بودهاند همچنانكه همسرش ام علی و دخترش ام الحسن نيز فقيه
بودهاند و شهيد زنان را درپاره ای از مسائل فقهی به اين دو بانوی فاضله
ارجاع میكرده است . در كتاب " ريحانة الادب " مینويسد :
" بعضی از بزرگان ، فاطمه دختر شهيد را " شيخة " و " ست المشايخ
" يعنی سيدش المشايخ لقب دادهاند " .
. 18 فاضل مقداد . اهل سيور است كه از قراء حله است . از شاگردان
مبرز شهيد اول است . كتاب معروف او در فقه كه چاپ شده و در دست است
و از او نقل میشود كتاب " كنزالعرفان " است . اين كتاب ، آيات
الاحكام است ، يعنی در اين كتاب آن سلسله از آيات كريمه قرآن كه از
آنها مسائل فقهيه استنباط میشود و در فقه مطرح میگردد تفسير شده وبه سبك
فقهی به آنها استدلال شده است . در شيعه و سنی كتابهای زيادی در آبات
الاحكام نوشته شده است و كنزالعرفان فاضل مقداد بهترين و يا از بهترين
آنها است . فاضل مقداد در سال 826 وفات كرده است . عليهذا او از علماء
قرن
نهم هجری محسوب میشود .
. 19 جمال السالكين ابوالعباس احمد بن فهد حلی اسدی . در سال 757
متولد شده و در سال 841 وفات يافته است . در طبقه شاگردان شهيد اول و
فخر المحققين است . مشايخ حديث او فاضل مقداد سابق الذكر و شيخ علی بن
الخازن فقيه و شيخ بهاء الدين علی بن عبدالكريم است . ( 1 ) علی الظاهر
اساتيد فقهی او نيز همينها هستند . ابن فهد تأليفات فقهی معتبری دارد از
قبيل " المهذب البارع " كه شرح " مختصر النافع " محقق حلی است ، و
شرح " ارشاد " علامه به نام " المقتصر " و شرح الفيه شهيد اول . شهرت
بيشتر ابن فهد در اخلاق و سير و سلوك است . كتاب مشهور او در اين زمينه
" عدش الداعی " است .
. 20 شيخ علی بن هلال جزائری . زاهد و متقی و جامع المعقول و المنقول
بوده است . استاد روايتش ابن فهد حلی است و بعيد نيست كه استاد فقه
وی نيز هم او باشد . میگويند در عصر خودش شيخ الاسلام و رئيس شيعه بوده
است . محقق كركی شاگرد اوبوده و او را به صفت فقاهت و شيخ الاسلامی
ستوده است . ابن ابی جمهور احسائی نيز فقه را نزد او تحصيل كرده است .
پاورقی :
. 1 الكنی و الالقاب .
نظرات شما عزیزان: